انشاا... منم!
طلایه دار

شبی مردی به همسر خود گفت : فردا صبح زود بیدار خواهم شد، به کوه خواهم رفت تا هیزم بار خر کنم و پیش از ظهر به خانه بر می گردم .

زن گفت : بگو انشاءا...

مرد گفت : انشاءا... گفتن ندارد . خر تندرست و سالم است ، علوفه خورده و الان هم در حال استراحت است . من هم که سالم هستم و تا فردا هم نخواهم مرد !

شب را خوابیدند و مرد اول صبح ، از خواب بیدار شد خر را برداشت و به طرف کوه حرکت کرد . از قضای روزگار ، غلامان و خادمان آشپزخانه کاخ شاه ، برای جمع آوری هیزم به کوه آمده بودند . خر مرد را به زور گرفتند . مرد اعتراض کرد . کتک مفصلی به او زدند و مرد را وادار کردند تا شب سه بار از کوه هیزم جمع کند و تا کاخ ببرد و برگردد . نیمه های شب بود که مرد خسته و نالان به خانه برگشت . خر را برده بودند و هیزمی هم همراه نداشت .

در زد زن پرسید : کیست ؟

مرد گفت : انشاءا... منم باز کن .

این ضرب المثل وقتی به کار می رود که بخواهیم بگوییم انجام هر کاری خواست و رضایت خداوند را می خواهد .



نظرات شما عزیزان:

عباس
ساعت14:28---1 مرداد 1391
سلام هر کاری که انسان شروع می کند باید از خدا یاری بخواهد تا سرانخام کار خوب باشد انشاا... موفق باشی

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





یک شنبه 1 مرداد 1391برچسب:مرد و خرش,هیزم,آشپزخانه کاخ, :: 11:57 :: نويسنده : قطره از دریا

درباره وبلاگ

سلام و خیرمقدم به شما روز،ساعت،دقیقه و ثانیه هاتون آسمانی و طلایی.به وبلاگ من خوش آمدید امیدوارم با مطالب وبلاگم این لحظاتی رو که مهمان من هستید بتوانم با جرعه ای انرژی مثبت و آرامش از نگاه های مهربانتان پذیرایی کنم با احترام
نويسندگان


خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 16
بازدید دیروز : 67
بازدید هفته : 538
بازدید ماه : 721
بازدید کل : 209289
تعداد مطالب : 188
تعداد نظرات : 54
تعداد آنلاین : 1

مرجع کد اهنگ


کد متحرک کردن عنوان وب